در جوامع کشاورزی سنتی، صفات غیراکتسابی چون اصل و نسب، طبقه، جنسیت، قومیت، دین و معلولیت معیار قشربندی اجتماعی بودند. با شکلگیری مدرنیته، خواست آزادی با مفاهیم
برابری و
عدالت گره خورد و مباحث نظری بسیاری برانگیخت. یکی از
مجادلهانگیزترین مباحث، برابری
جنسیتی است. سنتگرایان استدلال میکنند که « زنان و مردان تفاوت طبیعی و ذاتی دارند. زنان و مردان به دلیل تفاوت ذاتی نقشهای اجتماعی و مسئولیت متفاوتی برعهده دارند (مرد نانآور/زن خانهدار) و از این رو باید حقوق متفاوتی داشته باشند.»استدلال طرفداران نابرابری جنسیتی، مبتنی بر مبنای فلسفی ذاتگرایی است و چند اشکال عمده دارد. اول، در علم مدرن مفاهیمی چون ذات و فطرت به رسمیت شناخته نمیشود و درباره شدت تفاوت طبیعی کارکرد مغز، شخصیت، روان و عواطف زنان و مردان و میزان فرهنگی و برساختی بودن این تفاوت مجادله بسیاری وجود دارد که از نظر علمی تایید نشده است. دوم، تفاوت بین حقوق انسانها بر اساس صفات غیراکتسابی یعنی خصوصیاتی که با آن به دنیا آمدهاند و نقشی در انتخاب آن نداشتهاند، غیراخلاقی است.سوم، تفاوت حقوقی و سلب حق انتخاب و اختیار گروهی از انسانها در طول تاریخ مبنای ستم اجتماعی چون کاست، بردهداری و نژادپرستی بوده است و مانع رشد فردی و اجتماعی است. خلاصه کردن ارزش انسانی زنان به نقشهای محدودی چون مادری و خانهداری، موجب محروم کردن جامعه از استعدادها و توانایی آنها در عرصه عمومی است. چهارم، نابرابری حقوقی به نابرابری در قدرت و منزلت میانجامد و روابط اجتماعی را مختل میکند. مسائل اجتماعی چون کودکهمسری، خشونت خانگی و قتلهای ناموسی در تحلیل نهایی به دلیل نابرابری جنسیتی و فرودستی زنان رخ میدهند. پنجم اینکه ستم بر اساس ذاتگرایی حدی تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل...
ما را در سایت تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fragilesociety بازدید : 96 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 10:35